Luck

پارت: ۰۱۰


٪خانم کجا تشریف میبرید؟
+برو خونه
٪چشم
(۲۰ مین بعد)
٪خانم رسیدیم....بفرمایید
راننده در سمت عقب رو باز کرد.
پیاده شد.
باد توی موهاش می پیچید.
خدمتکار ها چمدون هاش رو از ماشین بیرون آوردن.
همونجایی که بود ایستاد.
تو سئول همچین هوایی خیلی ارزش داشت.
بعد از چندماه ماموریت، از سفر برگشته بود.
خونه....چیزی که معنیش رو نمیدونست.
معنی کلمه خونه نه، حسی که باید از خونش بگیره رو نمیفهمید.
خدمتکار ها در ورودی خونه رو براش باز کردن.
€خوش اومدین، غذا میل دارید؟
+آره
€یکم دیگه براتون میارم
+باشه، میرم حموم، هرموقع حاضر شد صدام کن
€چشم
توی اکثر کشور ها عمارت یا ویلا داشت، پس سفر براش خیلی آسون بود.
یادم رفت معرفیش کنم،
لی یورا ملقب به رز سیاه.
فقط یه قدرت برتر از اون تو دنیا هست و مردم اون مرد رو بعنوان ارباب تاریکی میشناسن.
هیچ کس تا الان چهره این رز سیاه و ارباب تاریکی رو ندیده.
رز سیاه دومین مافیای برتر دنیا از نظر ثروت، شهرت و قدرته.
و اولیش ارباب تاریکیه.
رفت داخل اتاقش و لباسش رو عوض کرد.
روی تختش دراز کشید. دلش برای خونش تنگ شده بود.
صدای در زدن اومد. و بعد از اون صدای خدمتکار شخصی یورا اومد.
€خانم غذا حاضره
+الان میام
از اتاق بیرون اومد. خستگی کل بدنش رو گرفته بود. سر میز نشست و خدمتکار ها دونه دونه از آشپزخونه بیرون اومدن و غذا ها رو جلوی یورا گذاشتن.
دیدگاه ها (۱)

Luck

Luck

Luck

Luck

~My Dream Life~

برادر بی رحم من💔🥀🖤💫part 2&ولی... "کافیه (عصبی) &چ... چشم ببخ...

فیک عشق وحشی قسمت چهاردهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط